آیا منفی باف هستید و از افکار منفی خودتان خسته شدهاید؟ از شدت خود منفی نگری دچار افسردگی شدهاید؟ برای مبارزه با افکار منفی چه راهکاری وجود دارد؟ چگونه ذهن خود را از افکار منفی خالی کنیم؟ چطور برای رهایی از افکار منفی، افکار و احساسات را باید کنترل کرد؟ برای جلوگیری و رهایی از افکار منفی این مطلب از سایت زوم لایف را تا پایان بخوانید.
زندگی از بدو تولد پراز اتفاقات ناخواسته آزاردهنده است. حوادث غیرقابل پیشبینی، شرایط حاد و غیره. اما بعضی چیزها هم درکنترل ماست، وآن افکارِ ماست واینکه چطور از خودمان باید مراقبت کنیم. برای گذشتن از موانع، اولین کارنساختن موانع جدید است. اولین کاری که بدون هیچ هزینهای میتوانید برای خودتان انجام دهید این است که به خودتان زمان دهید
افکار و احساسات منفی میتوانند باعث آسیبهایی شوند که حتی قابل دیدن نیستند، پس این افکار را باید کنترل کنید. مسلماً حرف زدن سادهتر از عمل کردن است اما ما برای شما چند پیشنهاد داریم که به کمک آنها بتوانید خود منفی بافی نکنید.
خود منفی بافی چیست؟
تعریف منفی بافی و انرژی منفی بصورت عامیانه سخت است اما مسلماً همه شما این موضوع را تجربه کرده اید مواجه باآدم هایی که درزندگی شکست خورده ویا درقبال هر مشکلی تاسف خورده وناله می کنند وهمواره سخنان منفی و انرژی منفی را ساطع میکنند.
مشکلات ناشی از افکار منفی
این موضوع میتواند مشکلات بسیاری را برای فرد بوجود آورده و زمینه بروز مشکلات روحی و روانی دیگر مانند استرس، اضطراب، وسواس، افسردگی و دهها مورد دیگر شود. عمده مشکلات ناشی از افکار منفی بشرح زیر است:
- عدم وجود آرامش در زندگی؛
- گرایش فرد به انزوا و در نتیجه افسردگی؛
- بوجود آمدن حس ترس و نگرانی مزمن؛
- عدم امکان رویارویی با حقیقت های زندگی؛
- کاهش اعتماد به نفس و افزایش احتمال شکست؛
- و دهها مورد دیگر؛
خطرات منفی بافی
سخن گفتن منفی با خود میتواند در بعضی از شیوهها واقعاً مخرب باشد و حتی زندگی ما را تحت تاثیر قرار دهد، مطالعه نشان میدهد که ارتباط زیادی با استرس و عزت نفس دارد. استرس را به شدت افزایش و عزت نفس را به شدت کاهش میدهد. این میتواند منجر به کاهش انگیزه و همچنین احساس بلاتکلیفی شود. حتی گاهی با افسردگی هم همراه است، بنابراین قطعاً باید حل شود.
میخواهیم درباره نتایج روانشناسی روی موضوع منفی بافی صحبت کنیم. منفی بافی یک نوع محدودیت فکری است که شما مدام به خودتان میگویید که من نمیتوانم کاری را انجام بدهم و مدام تکرار میکنید تا جزو باورهایتان میشود. این را باور کنید و ایمان بیاورید که خوب بودن بهتر از عالی بودن نیست. پس عالی باشید و رسیدن به کمال هیچگاه غیرقابل دستیابی نیست.
راهکارهای جلوگیری از خود منفی باقی
راههای متفاوتی برای مواجهه با افکار منفی وجود دارد، میتوان آنها را پذیرفت، نادیده گرفت یا به شکلی منطقی با آنها روبهرو شد. افکار منفی کیفیت زندگی ما را تحت تأثیر قرار میدهند، اعتماد به نفس و عزت نفس ما را مخدوش میکنند و به زبان خودمانی روزگارمان را سیاه میکنند.
افکار منفی بخش قابل توجهی از تفکر شخص را درگیر خود کرده و در صورت دامن زدن به این تفکرات که به نام نشخوار فکری در مباحث تخصصی روانشناسی مطرح میشود میتواند زمینه ساز بیماریهایی همچون افسردگی مزمن شود.
1. نفس کشیدن
یکی از بزرگترین دلایلی که باعث خود سرکوبی میشود بیش از حد فکرکردن به یک مسئله است. شکست خوردن وترس فلج کننده بدنبال آن میآیند. پس در این مواقع بهترین کار مکث کردن و کشیدن یک نفس عمیق است. با این کار ضربان قلب شما کم شده و نگاه شما خوشبینانهترمیشود. اگرتوسط افکار منفی محاصره شدهاید و احساس خشم و اضطراب میکنید، توقف کنید و نفس بکشید.
2. آگاهانه برخورد کردن
وقتی متوجه شدید که افکارمنفی دست به کار شدهاند، آنهارا تأیید کنید. قرار نیست این افکارنادیده گرفته شوند. پس قبل از مقابله، آنها را تأییدکنید. اعتراف به شکست یا ترس یا شک به خودتان، آسان نیست، اما با آگاهانه برخورد کردن میتوانید مانع عمیقتر شدن و معنی دار شدن آنها شوید.
3. علت منفی بافی را ریشهیابی کنید
ریشههای افکار منفی کجاست؟ ترس؟ شک کردن به خودتان؟ آیا اخیراً به دلیل عدم موفقیت، اعتماد به نفس خود را از دست دادهاید؟ آیا افسرده شدهاید؟ اگر دچار افکار منفی میشوید، چرا آنها را در ذهن خود مخفی میکنید؟ به افکار منفی اجازه دهید تا بیرون بیایند تا بتوانید علت را ریشه یابی کنید و با آنها مقابله کنید.
افکار منفی در بیشتر مواقع فقط در ذهن شما شکل میگیرد. اگر شکست خوردهاید، به خودتان بگویید هر کسی شکست میخورد و دوباره شروع کنید. فقط با تمرکز بر علتها و ریشههای افکار منفی میتوانید بر آنها غلبه کنید.
4. درمان افکار نادرست
در علم روانشناسی تلاشهای بسیاری برای بهبود وضع زندگی اشخاص صورت گرفته است. تحقیقات و پژوهشهای صورت گرفته در روانشناسی موجب پدیدآمدن روشهای علمی و اصولی برای درمان مشکلات شده که برای افکار منفی نیز این موضوع صادق است. در بین روشهای متداول برای درمان ریشهای افکار منفی و به تبع آن جایگرینی افکار مثبت، روش توقف فکر (Thought stopping) یکی از بهترین راهکارها برای از بین بردن تفکرات نادرست میباشد.
5. کمالگرا نباشید
اگر تازه شروع کردهاید از خودتان انتظار زیادی نداشته باشید . اگر بعد از یک شکست بزرگ شروع به کار کردهاید یا به خودتان شک دارید با خود بگویید شکست برای هر کسی اتفاق میافتد. وقتی کسی حرفهای نیست پس انتظار حرفهای بودن از خودتان نداشته باشید. کمبودها وشکستها بخشی از زندگی است، و هنگامی که شما آنها را درآغوش گرفته و حرکت میکنید اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکنید. اگر اشتباه کردید اشتباه خودراقبول کرده به عقب برگشته و راه را ادامه دهید.
6. با مثبت اندیشی افکارخودت را پر کن
افکارتان را با چیزهایی که به شما انرژی و انگیزه میدهند، پرکنید. لیستی از چیزهایی که به شما احساس خوب و مثبت میدهند تهیه کنید. یک موسیقی یا یک فیلم آموزشی از نویسنده یا سخنرانی که به شما انگیزه میدهد. صحبت کردن با یک دوست یا عضو خانواده، کسی که میداند در لحظات حساس و یا اوقات بدچه بگوید. هنگامی که احساس تحقیر میکنید خودتان را بالا بکشید. بدانید که چه چیزی باعث بهبود روحیه و اندیشه شما میشود و از آنها استفاده کنید. افکار شما خارج از کنترل شما نیستند.کافی است وقتی که در خدمت شما نیستند، بدانیدچه کارهایی برای تغییر آنها باید انجام دهید.
7. یک برنامه مرتب ومنظم داشته باشید
اگر یک برنامه روتین و تکراری درست کنید، هم کمترمنفی بافی میکنیدوهم در زمان وانرژی صرفه جویی میکنید. برای روزتان برنامه ریزی داشته باشید. اگرهرروزسروقت بیدارشوید، صبحانه بخورید وبهموقع سرکار بروید، دیگربا خودتان درگیری ذهنی نخواهید داشت. کارهایی مانندکاردر بیرون ویا صرف غذا، مثل یک قرارملاقات واقعی هستندکه تمرکزذهنی شمارا هرروزبیشترمیکند. حتی اگرمیترسیدویا هنوز به خودتان شک دارید، با داشتن یک برنامه روزانه وتکراری و مرتب با افکار منفی خداحافظی کنید.
8. انتخابهای آگاهانه برای خاموش کردن این افکار داشته باشید
کارسختی است. صداها و افکار منفی همیشه درگوش ما زمزمه میکنند و ما را وسوسه میکنند تافرصت حرف زدن پیدا کنند، اما انتخاب کنیدکه با آنها مواجه شوید. یک حرکت متداول درذهن خودبسازید. اگرتردید دارید وتوان حرکت ندارید، نفس بکشید، خودتان را غرق افکارمثبت کنید و پیشرفتهایی که هر روز داشتید را به خاطر بیاورید.
9. از اطرافیانتان کمک بگیرید
گاهی در مواجهه با افراد سمی نیاز به کمک دیگران داریم. برای مقابله با افراد سمی، باید در قالب یک تیم و با کمک دیگران وارد حل مسئله شویم. کمک گرفتن از دیگران برای شناخت رفتارها و واکنشهای ما از طریق یک نفر سوم بسیار نتیجه بخش است. کسی که ما را از بیرون می بیند و می تواند نقطه ضعفهایمان را در برخورد با افراد سمی شناسایی کند.
افراد سمی همه جا در اطراف ما هستند، پس باید روش درستی برای مقابله با آنها داشته باشیم. کنترل استرس و انرژی منفی اولین قدم برای موفقیت در هر کاری است. با آرامش، خونسردی و کنترل استرس می توانیم به شخصیتی تبدیل شویم که در برخورد با مشکلات و آدمهای سمی، واکنش درستی از خود بروز می دهد. باید خودمان را به خوبی بشناسیم و خصوصیات مثبت و منفیمان را به درستی مدیریت کنیم. شاید نیاز باشد خودمان را زیر ذره بین ببریم، شاید ما هم یکی از همین افراد سمی باشیم! (1)
10. به اندازه بخوابید
خواب کافی سبب افزایش هوش هیجانی و مدیریت احساسات و عواطف می شود. با استراحت کافی استرس را از خود دور می کنید و وقتی بیدار می شوید، شادابتر و هوشیارتر خواهید بود و قدرت خودکنترلی، توجه و حافظهی شما نیز بهبود می یابد. همچنین خواب کافی سبب می شود خلاقتر و مثبتتر بمانید. افراد سمی توجهی به این موارد ندارند و با دیدن چنین ویژگیهایی در شما، ناخودآگاه از اطرافتان پراکنده می شوند.
11. با خودتان مهربانتر باشید
گاهی در برخورد با افراد سمی، احساس تنفر و نفرت شدیدی به شما دست می دهد. شاید از این احساسات شرمنده شوید و تقصیر را بر گردن خود بیاندازید. باید با خود مهربان باشید. اینکه فردی سمی شما را ناراحت و عصبانی می کند، به رفتار او مربوط است. او با منفی بافی و افکار اشتباه خود، باعث ناراحتیتان شده است. باید قبول کنید هیچ تقصیری ندارید و همه چیز ریشه در رفتار او دارد.
12. انتقادپذیر باشید
یاد بگیرید که وقتی متوجه میشوید در حالت بحرانی هستید،خودتان متوقفش کنید. به عنوان مثال: چیزهایی را به خودتان بگویید که به یک دوست خوب یا یک کودک میگویید، تا به او حس خوب بدهید. به یاد داشته باشید که افکار و احساسات همیشه واقعیت
نیستند. فکر کردن به چیزهای منفی در مورد خود هم ممکن است مانند مشاهدات، دقیق احساس شود و شما آن را جدی بگیرید و باورتان شود که برای شما مخرب است.
13. زاویهی دیدتان را تغییر دهید
برای مثال گاهی پیش آمده است که به مدت 5 یا حتی 10 سال به یک موضوع دید منفی داشتهاید و شما را ناراحت میکرده است، اما بعد از سالها تصمیم گرفتید که زاویهی دید خود را نسبت به آن موضوع عوض کنید. وقتی به موضوعاتی فکر میکنی که در گذشته چقدر بزرگ و لاینحل به نظر میرسیده است، باعث میشود که بتوانی منفی بافی را درون خود به حداقل برسانید.
گاهی وقتها خودت را دستگیر میکنی که داری به افکار منفی فکر میکنی. در آن مواقع افکارت را بلند بگو. بلند گفتن آنهاست که میتواند به تو کمک کند.
گفتنش به یک دوست مورد اعتماد که راجع به چه چیزی دارید فکر میکنید میتواند منجر به یک خندهی حسابی و یک درخشش در رابطه با این باشد که چقدر بعضی از صحبتهایی که با خودمان میکنیم میتواند مسخره باشد. و در مواقع دیگر میتواند حداقل حمایت به همراه داشته باشد. حتی گفتن بعضی از عبارتهای منفی زیر زبان به شما یادآوری میکند که چقدر غیرمنطقی و غیرواقعی به نظر میآیند و به شما یادآوری میکنند که به خودتان یک استراحت بدهید.
سخن پایانی
چه بخواهید و چه نخواهید شرایط خارجی (خارج از ذهن و یا کنترل ما) و صحبت سایر آدمها ما را ناراحت کرده و اینجاست که افکار منفی به مغز ما تشریف میآورند! بنابراین گاهی در ورود آنها به ذهنمان هیچ کاری نمیتوانیم بکنیم اما اینکه چقدر این افکار را گسترش میدهیم و میپرورانیم کاملا دست خود ماست. بنابراین دائم مثبت فکر کنید، حرفهای مثبت بزنید.
مطالب مرتبط
آخرین مقالات
علت التهاب مغزی + تشخیص و درمان
التهاب مغزی چیست التهاب مغز یا آنسفالیت عموماً به دلیل عفونت ویروسی ایجاد می شود. این بیماری که معمولاً به عنوان «تب مغزی» نیز…